پرنسس و پرنس

امیرمحمدم در مسابقه جشنواره تابستانه نی نی وبلاگ شرکت کرده  به پسرم رای بدید شایدم برنده شد     ...

پسرم از دیروزدیگه کلمه ی مامان وقشنگ تلفظ میکنه صبح تا شب هزار بار مامان میگه وقتی هم کسی نماز می خونه فوری دوتا دستشم می بره کنار گوشاش و الله اکبر می کنه  از امروز هم گوشی رو می گیره کنار گوشش و میگه ا  یعنی الو ادای الهی شکر گفتنم از قبل بلد بود تازه هم دست می زنه هم بسیار زیبا می رقصه  کوثر هم از یک شنبه کلاس تابستونی هاش شروع شده یک شنبه و سه شنبه کلاس درسی میره و دوشنبه و چهار شنبه کلاس کامپیوتر  

اینجا مجتمع پتروشیمی تبریزه که بابایی زود زود مارو برای بازی تو پارک وبعدشم غذا خوریش اینجا می یاره       پسرم خیلی گشنه بود         ...

کوثرم که عاشق اینجاست تا می خوایم بریم بیرون می گه بریم لاله پارک   رستوران     کافی شاپ     شهر بازی     اینم از کوثر خانم         پسرم اصلا از این شیرا نترسید تازه با ذوق باهاشون بازی می کرد       ...

اینم از عکسهای جشن نیمه شعبان خونه بابابزرگ  که پارسال این موقع هنوز امیر محمدبه دنیا نیو مده بود           ...

روشی جدید برای بیرون آوردن اسباب بازی از تو سبد     ...

پسرم در تاریخ91/12/28 اولین مرواریداش تو دهنش دراومد که براش دندونی پختیم اینم از عکسهاش               اموزم که تاریخ92/4/10 هستش پسرم دو تا دندونم از بالا در آورده البته دوروزه که خیلی بی قراری می کنه دیشبم اصلا خوب نخوابیده هنوزم که هنوزه بدنش داغه پسرم دندونای تازت مبارک    ...